یکی از مسائلی که در مورد مواجهه دانشآموزان ما با مدارس وجود دارد، عدم جذابیت مدرسههاست. برخی معتقدند تنها با افزایش ساعات درس تربیت بدنی و زیاد کردن زنگ ورزش میتوان به مدارس نشاط بخشید، اما شادابسازی مدارس، موضوعی چند وجهی است؛ توجه به بعد فیزیکی، لزوم بازنگری در برخی دروس، شیوه تدریس معلمان و برخورد آنها با دانشآموزان، مواردی است که در این شادابسازی نقش دارند و در حد مجال این نوشتار، به آنها پرداخته میشود. مهدی بهلولی، کارشناس آموزشوپرورش، پیشنهادی در راستای شادابسازی مدارس به این گزارش اضافه کرده است.
به گزارش آرمان، هفته گذشته، همایش معاونان تربیتبدنی و سلامت آموزش و پرورش سراسر کشور در بندرعباس برگزار شد که معاون تربیت بدنی و سلامت وزیر آموزشوپرورش نیز در آن حضور داشت. مهرزاد حمیدی اظهار داشت: اقدامات این معاونت با هدف شادابسازی و افزایش اشتیاق دانشآموزان دبستانی سراسر کشور برای حضور در مدارس اجرایی میشود. او در ادامه از افزایش ۳ ساعته دروس تربیت بدنی در مدارس کشور خبرداد و گفت: باید در افزایش نرخ شادابی در مدارس تلاش بیشتری صورت گیرد. این مقام مسئول در آموزش و پرورش افزود: اگر به دنبال کاهش اضطراب درسی در مدارس هستیم، باید دانشآموزان را با محوریت درس تربیت بدنی به مدرسه علاقهمند ساخت. او ادامه داد: شادابسازی مدارس نیازمند چند آیتم مهم از جمله توجه به دروس تربیت بدنی با در نظر گرفتن مربیان و معلمان تربیت بدنی در مقاطع سوم تا ششم دوره ابتدایی و برگزاری دوره آموزش تربیت بدنی برای معلمان دوره ابتدایی در فصل تابستان است. تاکید معاون تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش کشور برای شادابسازی مدارس، بیشتر بر حوزه خودشان بود و افزایش ساعت درس تربیت بدنی را راهکاری برای افزایش نشاط و شادابی در مدارس میدانند، اما شادابسازی مدارس، موضوعی چند وجهی است که باید به همه جنبههای آن توجه شود. تاکید بر زنگ ورزش به عنوان یکی از معدود جذابیتهای مدرسه برای دانشآموزان میتواند مفید باشد، اما کافی نیست.
لزوم بازنگری در برخی دروس
یکی از مسائلی که باعث ایجاد انگیزه در یادگیری میشود، بحث کاربرد یک درس است. دانشآموزان، آموزش برخی دروس را غیرلازم میپندارند. برای مثال دانشآموزان بسیاری هستند که دروسی مانند جغرافی، عربی، تاریخ و... را غیرمفید میدانند. شاید در برخی موارد بتوان به آنها حق داد، اما وظیفه دبیران این دروس این است که در جلسات اول لزوم و فلسفه یادگیری چنین دروسی را برای دانشآموزان تشریح کنند تا انگیزه و رغبت آنان در یادگیری بیشتر شود. هرجا صحبت از موفقترین و پیشروترین نظام آموزشی جهان در میان بوده، همیشه نام فنلاند خوش درخشیده است. دستاندرکاران و تصمیمگیران نظام آموزشی فنلاند به این موفقیتها بسنده نکردهاند و دست به تغییری انقلابی زدهاند. قرار است در آینده در مدارس این کشور دیگر درسی به نام فیزیک یا کلاسی تنها مختص شیمی وجود نداشته باشد، مرز میان رشتههای درسی سیال شود و دانشآموزان نقش بیشتری در تعیین مواد درسی و مهارتهایی که میخواهند بیاموزند، داشته باشند. در اصلاحات پیشرو قرار است در نظام آموزشی فنلاند مواد درسی سنتی و معمول کنار گذاشته شده و دیگر دروسی مانند شیمی، ریاضی، جغرافی یا تاریخ تدریس نشود. با متوقف کردن تدریس رشتههای سنتی، دروس موضوعی و میانرشتهای جایگزین آنها میشود. برای مثال اگر دانشآموزان درس «کار» یا «مدیریت کافه تریا» را انتخاب کنند، مجموعهای از دانشها و مهارتهای گوناگون را فرا میگیرند. در این درس رشتههایی مانند زبان انگلیسی، مدیریت و حسابداری و مهارتهای ارتباطی آموزش داده میشوند. یکی از آموزگاران مدارس هلسینکی در گفت وگو با اشپیگل و با تاکید بر اینکه زندگی فقط ریاضی و فیزیک نیست، میگوید: بزرگترین تغییر این خواهد بود که دیگر این مواد درسی نیستند که در مرکز توجه قرار میگیرند، بلکه مجموعه مهارتهایی که دانشآموزان باید بیاموزند، مهم هستند. این درحالی است که چندی پیش فخرالدین احمدی واعظ آشتیانی، وزیر آموزش و پرورش کشورمان، با بیان اینکه یکی از برنامههای آموزش و پرورش کاهش حجم کتابهای درسی است، بیان کرد: به دنبال این هستیم تا در کنار مهارتآموزی میان دانشآموزان، این موضوع نیز اجرا شود و به عنوان یک برنامه ملی به آن بنگریم.
اهمیت ساختمان مدارساگر زمان تعطیلی یک مدرسه آنجا حضور داشته باشید، متوجه رفتارهای قابل تاملی میشوید؛ درب مدرسه باز میشود و سیلی از دانشآموزان که گویی از یک زندان آزاد شده باشند، با ذوق و شوق ناشی از یک رهایی بیرون میآیند که نشان از عدم جذابیت مدرسه برای آنها دارد. اگر از دانشآموزان در مورد شیرینترین بخش مدرسه سوال کنید، جواب شما صدای زنگ آخر آن است. اگر به دنبال شادابسازی مدارس هستیم، توجه به جنبههای فیزیکی آن نیز لازم است. بسیاری از مدارس در ایران به دلیل فرسودگی، قدیمی بودن، عدم تعمیرات و نوسازی بهموقع، از ظاهری فرتوت و کهنه برخوردارند. دکوراسیون داخلی آنها نیز کاملا قدیمی و کهنه شده است. نور داخل سالنها و کلاسها کم بوده و از تزئینات حداقلی نیز برخوردار نیستند. امکانات ورزشی و آزمایشگاهی لازم نیز در پایین ترین سطح خود قرار دارد. این درحالی است که منازل بسیاری از دانشآموزان و معلمان بسیار شیکتر از مدرسه است، بنابراین طبیعی است که حضور معلم و دانشآموز در چنین مدرسه و کلاسی، با رغبت و اشتیاق نخواهد بود. این درحالی است که در ژاپن، کلوبهای ورزشی حتی برای دانشآموزان ابتدایی گاهی بچهها را صبح خیلی زود به مدرسه کشانده و باعث میشود تا ساعت ۶ یا ۷ عصر هم آنجا بمانند. ژاپنیها اصلا از خرج کردن برای تجهیز مدارس ابایی ندارند و بودجههای هنگفتی صرف تجهیز مدارس به کتابخانه، آزمایشگاه، زمین بازی، وسایل ورزشی، استخر شنا، سالن نمایش، وسایل سمعی و بصیری و حتی گلخانه میشود.
شیوه تدریس سنتی و یکطرفهیکی دیگر از مسائلی که در رابطه با مدرسه مهم است، شیوه تدریس و برخورد یک معلم با دانشآموزان است. معلم خوب میتواند نفوذی بیشتر از پدر و مادر در دانشآموزان داشته باشد؛ همه ما حداقل یک معلم را در گوشه ذهن خود داریم که فراموش نمیشود. روش تدریس سنتی و خسته کننده نیز میتواند یکی از دلایل جذاب نبودن مدرسه برای دانشآموزان باشد. هنوز هم بسیاری از معلمان از روش سخنرانی یکطرفه برای تدریس دروس استفاده میکنند. عدم تعامل دو جانبه معلم و دانشآموز در این روش باعث میشود دانشآموز زود خسته و بی حوصله شود و دیگر درس و مدرسه برایش جذاب نباشد. در مدارس ژاپن، شادی، سروصدا و جنجال موج میزند و کسی با چوب، کتک، فحش و تشر مانع از خوشحالی، جیغ و داد و تحرک بچهها نمیشود. این درحالی است که به گفته مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش، در دو سال ۹۳ و ۹۴، ۱۹۲۴ شکایت تنبیه بدنی در کشور ثبت شده است. البته هنوز آمار تنبیه بدنی مربوط به سال ۱۳۹۵ مدارس جمعبندی نشده است.
نوروز؛ فرصتی برای شادابسازی مدارسیک کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با «آرمان» میگوید: مدارس ما خستهکننده و درسها تئوریک هستند. زنگهای پشت سرهم باعث میشود دانشآموزان ساعتها در یک فضای بسته نگه داشته شوند. اگر معماری فضای مدارس خود را با مدارس غربی مقایسه کنیم، حتی ساختمان مدارس آنها نیز جذاب است؛ بخشهای متفاوتی در این مدارس وجود دارد، دارای فضای سبز بسیار زیبا و... هستند، اما در مقابل، مدارس ما دارای ساختمانهای قدیمی هستند و هیچ محیط جذابی در آنها به چشم نمیخورد. کلاسها بسیار تئوریک و خستهکننده و ارتباط آن با جامعه و زندگی دانشآموز بسیار کم است. اگر دانشآموزی در مدارس کشورهای پیشرفته تا ساعت سه هم در مدرسه باشد، فضاهایی برای غذا خوردن، استراحت، بازی و... وجود دارد که باعث میشود دانشآموز برای ماندن بیشتر در مدرسه ترغیب شود. مهدی بهلولی با طرح یک پیشنهاد ادامه میدهد: اگر ما به دنبال شادابسازی مدارس هستیم، با توجه به اینکه عید نوروز نزدیک است، هفته آخر را در مدارس، یک جشن پیشواز نوروز برگزار کنیم. نوروز بزرگترین عید ایرانیان است و میتوان با استفاده از این ظرفیت، گامی در راستای شادابسازی مدارس برداشت. حتی در تلویزیون هم این جشن وجود دارد و برنامهها شاد است، اما چنین چیزی در مدارس ما وجود ندارد. بنابراین اگر به دنبال شادابسازی مدارس هستیم، چه بهانهای بهتر از همین مناسبتها وجود دارد؟ او اظهار میکند: سه شنبه آخر سال هم میتوان دانشآموزان را در مدرسه نگه داشت و به جای اینکه آن روز را درس بخوانند، در قالب برنامههایی شاد، هم از خطرات مواد محترقه به آنها گفت و هم مسائلی که همه ساله در چهارشنبه سوری پیش میآید را کاهش داد.
فضای خشک و رسمی در مدارس جدیدبهلولی با اشاره به مکان گزینی مدارس و جنبه فیزیکی آنها در شادابسازی تصریح میکند: این جنبه از شادابسازی، بسیار مهم است. اگر مدارس ما دارای معماری شادی باشند، قطعا در جذب دانشآموزان به مدرسه تاثیرگذار است. من با ۲۵ سال سابقه تدریس، در کمتر مدرسهای دیدهام که درختی در آن وجود داشته باشد. تنها مدارس قدیمی ما هستند که میتوان فضای سبزی در آنها یافت. مدارسی که امروز ساخته میشوند، فضاهای کاملا رسمی و خشک دارند. این کارشناس در رابطه با نسبت تمرکز مدارس روی آموزش صرف و شادابی آنها میگوید: آن پرورش مدنی و بهروزی که در آموزش و پرورش ما نیاز است، وجود ندارد. برنامههای پرورشی در مدارس ما، شاید از کسلکنندهترین برنامهها باشد. کدام برنامه پرورشی ما دانشآموزان را جذب میکند؟ بنابراین مفاهیم باید بازتعریف شوند؛ آموزش میتواند بسیار شاد باشد، اما آموزش مدارس ما بسیار تئوریک و خسته کننده شده است. پرورش امری هزینهبر است. برای مثال در یک برنامه پرورشی موثر، باید جایی برای اردوها باشد. برگزاری اردو نیازمند تامین هزینههای آن نیز هست. بنابراین راحت ترین کار این است که ما ۳۰-۴۰ دانشآموز را در یک کلاس قرار دهیم، یک معلم باشد و بگوییم ما در حال آموزش دانشآموزان هستیم! هیچگاه از دل این نوع آموزشها، یک دانشآموز اندیشمند، مطالعهگر و با انگیزه برای تحقیق و پژوهش بیرون نمیآید.